نازنین زهرا نازنین زهرا ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

فسقلی من وبابا

خبر های جدید. (ماما ودالی موشه)

دخمل گلم سلام   شما حدود یه هفته است که میگی ممما ما بعد محکم میگی ما ما البته با فاصله منم هی دل باباتو میسوزونم میگم سوز به دلت اول منو صدا زد .آخه همه بچه ها اول میگن بابا اما شما بی وفا نبودی وگفتی ماما باباتم از رو حسودی میگه مهم نیست اما میدونم که ناراحته خبر دوم اینکه امشب قربونت برم تاچی یا همون دالی موشه را بازی کردم و شما از ته دلت قهقهه میزنی قربون این خنده های قشنگت برم.الهی من فدات بشم یه کوچولو جوش های ریزت خوب شده اما دور لبت بیشتره انشاالله زود خوب بشی.دوست دارم باتمام وجودم هستی من      
29 مهر 1393

جوش های ریز کوچولو

سلام گلم الهی برات بمیرم حدود دو هفته است که روی پیشونیت جوش های ریز زده بعضی اوقات بدجور سرخ وملتهب میشه .بمیرم گلم انشاالله زود خوب بشی دیروزم دکتر رفتیم خانم  دکتر گفت حساسیت پماد داد .از بس دست به صورتت میزاری میترسم به صورتت پماد بزارم چون بعدش دستتو میزاری تو دهنت.خدایا مواظب این دختر قشنگم باش
27 مهر 1393

تبریک عید غدیروسوراخ کردن گوش دخملی

سلام فدات شم عیدت مبارک امروز عید غدیر است روز ولایت امیرالمومنین است دوستان عید همه مبارک. فدات شم دیروز من وبابایی وعمه مریم شما را بردیم دکتر تا گوش قشنگت رو سوراخ کنیم تا دکتر دست به سرت میذاشت گریه می کردی منو ببخش .بعد از اون رفتیم آمپول مامانی وزدیم یه سرهم خونه آقاجون رفتیم.خیلی دوست دارم مبارکت  باشه.
21 مهر 1393

4 ماهگیت مبارک

سلام دخترم عزیزم امروز 4ماهت تموم شد فدات شم از وقتی که واکسنتا زدیم شروع کردی به غلتیدن .الهی من به قربونت برم.   دو روز بدجوري گوش سمت راستا میمالی نمیدونم میخاره یا درد میکنه .وقتی بغلت میکنم وبرات شعر میخونم یا حرف میزنم آروم میشی.دوست دارم خدا پشت و پناهت باشه.عکس های غلتیدنت هم سر فرصت میزارم.
14 مهر 1393

واکسن 4 ماهگی

سلام گل دخترم .امروز من وبابایی شما را بردیم بهداشت تا واکسن چهار ماهگیتو بزنی میدونم4روز زودتر بردیمت دوشنبه چهارماهت تموم میشه اما چون من وبابایی باید میرفتیم سرکار و همچنین وسط هفته بود گفتیم چند روز زودتر واکسنتا بزنی. یه کوچولو گریه کردی بعد تو بغلم خواب رفتی امروز به خاطر استامیفون همش خواب بودی گلم .خیلی هم شیطون شدی.تازه بعد از ظهر سه تایی رفتیم بیرون وچندتا لباس زیردکمه دار برلت خریدیم.دوست دارم گل دخترم.
10 مهر 1393

سرکار رفتن مامانی

سلام دختر گلم ؛ من دو روزه سر کلاس میرم دقیقا از روز شنبه 5 مهر عزیزم من به خاطر شما اینکار وکردم از دست من ناراحت نباش من دیدم اگه 15 آذر برگردم سرکار معلوم نیست کدوم مدرسه باید برم واونجوری باید خیلی زود از خونه بیرون میرفتم و دیر به خونه میومدم اما الان میتونم زنگ تفریح ها بهت سر بزنم وبیشتر حواسم بهت باشه  من هم درخواست دادم که از ادامه مرخصی ام صرفه نظر کرده در عوض در مدرسه روبه روی خونه مشغول به کار شم اول مهر جور نشد کمی ناراحت شدم بعد گفتم شاید صلاح اینطور بوده وبا خود گفتم راضیم به رضای خدا که دیروز صبح بهم اطلاع دادن که برم مدرسه وجور شده. دختر گلم منو ببخش  با اینکه دوبار بهت سر میزنم اما وقتی ظهر میام خونه خیلی ذوق می...
6 مهر 1393

تولد دختر خاله محبوبه فاطمه جون

سلام گل دختری دیروز تولد فاطمه دختر خاله ات بود عزیزم ساعت 5 رفتیم تولد تا ساعت 9و نیم اونجا بودیم اول شما همه جا را با دقت نگاه میکردی اینقدر  کنجکاوی کردی که یهو خوابت برد تا آخر مهمونی خوابیدی عزیزم خاله محبوبه ما را شام نگه داشت  زحمت کشید پیتزا خرید شما هم هی دستو میخواستی به پیتزاها بزاری فدات شم .بعد اومدیم خونه شما خواب رفتی دوباره .دوست دارم عزیزم
29 شهريور 1393