نازنین زهرا نازنین زهرا ، تا این لحظه: 9 سال و 10 ماه و 29 روز سن داره

فسقلی من وبابا

مشکلات دختر گلم

سلام  دخمل قشنگم امروز خیلی دلت درد میکرد.من وبابایی خیلی ناراحت بودیم .دو روز بود شکمت کار نکرده بود میدونستیم برای همین خیلی زجر میکشی .تا اینکه نزدیک ظهر شکمت کار کرد و دلت خوب شد خیلی خوشحال شدیم تو هم الان با خیال راحت گرفتی خوابیدی چند روز پیش زبونت پر برفک شده بود رفتیم دکتر بهت نیستاتین داد حالا خوب شدی. دختر گلم فردا دو ماهت تموم میشه باید واکسن بزنی از حالا نگران فرداتم که یه وقت تب نکنی خدا جون خودت مواظب دخترم باش.         ...
13 مرداد 1393

کچل کردن دخترم یه به عبارتی تراشیدن سرش

سلام  این عکسی که میخوام بزارم برای روزیه که بابا ناصر عزمش وجزم کرده بود سر دخمل قشنگمو بتراشه . هرچی من میگفتم نه میگفت بابا سرش عرق میکنه به خاطر این موهاست بزار بترام سرما میخوره ها من میگفتم مگه دخترم چقدر مو داره . آخرش قهر کردم وگفتم هرکاری میخوای بکن من قهرم سر دختر نازنینم تراشید .خیلی غصه خوردم اما خودمونیما به نظرمن که بهش میاد ..تازه یه کوجولو زخمش کرده بود که منم هی میگفتم وای دخترم سرش زخم شد .ولی همون دقیقه خوب شد.بعد به کمک مادربزرگش یعنی همون مامانی بردیمش حموم البته عمه مریم هم اومده بود ببینتش. فداش بشم من .     ...
2 مرداد 1393

اولین حمام که من وباباش بردیم

سلام دوستان من وبابا ناصر تصمیم گرفتیم نازنین را به حمام ببریم اونم دوتایی البته من بیشتر اصرار داشتم بابا ناصر میگفت بزار مامانم بیاد ما که بلد نیستیم من  لج کرده بودم و میگفتم نخیر آخرش که چی همش که نمیشه مامانت بیاد . خلاصه سرتونو درد نیارم همه وسایل را آماده کردیم خوب که لباس های نازنین را در آوردیم یادمون افتاد پنبه روغنی درست نکردیم تازه پنبه نداریم من سریع رفتم تلفن را برداشتم به مادر شوهرم زنگ زدم پنبه دارید برام بیارید ما خونمون بغل همه عمه نازنین پنبه را آورد. خلاصه حدود 5 دقیقه طول کشید تا پنبه درست بشه و بزاریم تو گوشش نوبت شستن بچه شد ما حدودا 10 و15 دقیقه توحموم بودیم وقتی شستن تموم شد سریع دور حوله پیچوندمشو از حمام برد...
2 مرداد 1393

عکس های تولد نازنین زهرای من

سلا م به تمامی دوستان شرمنده که خیلی دیر شد من بار اولم بود مامان میشدم وای چقدر بچه داری سخته اما در کنارش هم خیلی شیرینه .دیگه امروز یه کوچولو وقت شد بیام تا عکس های گل دخترم را براتون بزارم. این عکس روز اول دخترمه در بیمارستان اصفهان شهید صدوقی ...
2 مرداد 1393

تولد دخمل قشنگم نازنين زهرا

سلام به همگی خبر خوش دارم دخترم 6 روزه خونه من وبابایی روشن کرده چهار شنبه 14 خرداد ساعت 14 و5 دقیقه به دنیا پاگذاشت مامان به قربونت بره الان که این مطلب را مینویسم دخمل قشنگم خوابیده انشا ا... به زودی عکس های فسقلی را براتون میزارم.           ...
19 خرداد 1393

روزهای پایانی

سلام دخترگلم ! عشق مامانی . قشنگم 23 روز دیگه شما انشا ا... میای بغلم روزها ولحظه ها منتظر اومدنتم . خیلی دوست دارم خیلی خیلی کاش این روزها مثل باد بگدره تا به تو برسم عزیزم خوشکلم خیلی دوست دارم بابایی هم شما را دوست داره امیدوارم بتونم مامان خوبی  را برای شما باشم نازنین زهرای من. ...
3 خرداد 1393

دلتنگی مامانی

سلام دختر گلم عشق مامان امروز دلم خیلی گرفته شما هم که زیاد از اون تکون های قشنگت را نمیخوری مامانی شاد بشه بابام که نیست فردا میاد منم حوصله ام سر رفته .دختر قشنگم خیلی دوست دارم .الهی مامان قربون تکونت بره وقتی خیلی ناراحتم تکون میخوری گلم دوست دارم می بوسمت. ...
15 ارديبهشت 1393